معنی فارسی kish
B2 /kɪʃ/کیش، جزیرهای در خلیج فارس که به تفریحات ساحلیاش مشهور است.
An island in the Persian Gulf known for its recreational beaches.
- noun
noun
معنی(noun):
A basket used in Ireland, mainly for carrying turf
example
معنی(example):
کیش به خاطر سواحل زیبا و تفریحیاش معروف است.
مثال:
Kish is known for its beautiful beaches.
معنی(example):
هر سال بسیاری از گردشگران به کیش میروند.
مثال:
Many tourists visit Kish every year.
معنی فارسی کلمه kish
:
کیش، جزیرهای در خلیج فارس که به تفریحات ساحلیاش مشهور است.