معنی فارسی kiss-offs

B1

حالت یا عمل رد کردن یا پایان دادن به ارتباط، به ویژه پس از مشاجره یا عدم توافق.

An act of dismissing someone or something, often after a disagreement or conflict.

noun
معنی(noun):

A dismissal

example
معنی(example):

او پس از مشاجره، به او بوسه‌زدن کرد و تصمیم گرفت رابطه را تمام کند.

مثال:

She gave him a kiss-off after their argument, deciding to end the relationship.

معنی(example):

بوسه‌زدن سیاست‌مدار به خبرنگاران خشم او از رسانه‌ها را نشان داد.

مثال:

The politician's kiss-off to reporters revealed his frustration with the media.

معنی فارسی کلمه kiss-offs

: معنی kiss-offs به فارسی

حالت یا عمل رد کردن یا پایان دادن به ارتباط، به ویژه پس از مشاجره یا عدم توافق.