معنی فارسی kissing cousin
B2کلمه پسرعمو بوسهای به اشخاصی اطلاق میشود که رابطه نزدیکی دارند و معمولاً علاقه به یکدیگر نشان میدهند.
A term used to describe relatives who are affectionate and close to each other.
- noun
noun
معنی(noun):
A relatively distant relative who is familiar enough to be greeted with a kiss.
معنی(noun):
A similar or related thing.
example
معنی(example):
او او را پسرعمو بوسهایاش نامید.
مثال:
She called him her kissing cousin.
معنی(example):
آنها مثل پسرعمو و دخترعمو هستند، خیلی نزدیک.
مثال:
They are like kissing cousins, very close.
معنی فارسی کلمه kissing cousin
:
کلمه پسرعمو بوسهای به اشخاصی اطلاق میشود که رابطه نزدیکی دارند و معمولاً علاقه به یکدیگر نشان میدهند.