معنی فارسی kiswah

B1

کسوه، پارچه‌ای تزیینی با الگوهای زیبا است که به‌منظور پوشاندن کعبه استفاده می‌شود و سطح آن با طلا و نقره تزئین شده است.

An ornate covering for the Kaaba, crafted from black silk and adorned with gold and silver embroidery.

example
معنی(example):

کسوه با دوخت طلایی زیبایی طراحی شده است.

مثال:

The kiswah is beautifully crafted with gold embroidery.

معنی(example):

کسوه هر ساله در طول حج از نو تعویض می‌شود.

مثال:

The kiswah is replaced annually during the Hajj pilgrimage.

معنی فارسی کلمه kiswah

: معنی kiswah به فارسی

کسوه، پارچه‌ای تزیینی با الگوهای زیبا است که به‌منظور پوشاندن کعبه استفاده می‌شود و سطح آن با طلا و نقره تزئین شده است.