معنی فارسی kitchen gardens
B1باغچههای کوچک نزدیک به یک خانه، که در آنها سبزیجات و گیاهان دارویی کشت میشود.
Small gardens near a home where vegetables and herbs are cultivated.
- noun
noun
معنی(noun):
A garden used for growing fruit, vegetables and/or herbs for use in the kitchen.
example
معنی(example):
در تابستان، سبزیجاتی در باغچه آشپزخانهمان رشد میدهیم.
مثال:
In summer, we grow vegetables in our kitchen garden.
معنی(example):
باغچههای آشپزخانه محصولات تازهای برای پخت و پز فراهم میکنند.
مثال:
Kitchen gardens provide fresh produce for cooking.
معنی فارسی کلمه kitchen gardens
:
باغچههای کوچک نزدیک به یک خانه، که در آنها سبزیجات و گیاهان دارویی کشت میشود.