معنی فارسی kitchen-midden
B2زبالهدانی آشپزخانه جایی است که بازماندههای غذایی و وسایل مربوط به پخت و پز در آن انباشته میشود.
A refuse heap containing remains of food and cooking tools, typically found at archaeological sites.
- NOUN
example
معنی(example):
باستانشناسان یک زبالهدانی آشپزخانه پیدا کردند که روشهای پخت و پز باستانی را فاش کرد.
مثال:
Archaeologists found a kitchen-midden that revealed ancient cooking practices.
معنی(example):
زبالهدانی آشپزخانه شامل سفال و بقایای غذا از قرنها پیش بود.
مثال:
The kitchen-midden contained pottery and food remnants from centuries ago.
معنی فارسی کلمه kitchen-midden
:
زبالهدانی آشپزخانه جایی است که بازماندههای غذایی و وسایل مربوط به پخت و پز در آن انباشته میشود.