معنی فارسی kithe

C1

اعلام کردن نسب، خویشاوندی یا وفاداری.

To make known one’s kin or familial ties.

example
معنی(example):

در زمان‌های قدیم، کیث به معنی اعلام رابطه خویشاوندی بود.

مثال:

In the old times, to kithe meant to declare one's kin.

معنی(example):

او تصمیم گرفت وفاداری خود را به طایفه کیت کند.

مثال:

He chose to kithe his loyalty to the clan.

معنی فارسی کلمه kithe

: معنی kithe به فارسی

اعلام کردن نسب، خویشاوندی یا وفاداری.