معنی فارسی kitty-corner

B2 /ˈkɪdiˌkɔɹnəɹ/

موقعیتی که در زاویه‌ی گوشه‌ی متقابل از چیزی قرار دارد.

Located diagonally across from something.

adverb

معنی(adverb):

Cater-corner: located diagonally in relation to something, especially across an intersection.

example

معنی(example):

فروشگاه در گوشه‌ی خیابان مقابل پارک است.

مثال:

The store is kitty-corner from the park.

معنی(example):

ما در گوشه‌ی مقابل مدرسه زندگی می‌کنیم.

مثال:

We live kitty-corner from the school.

معنی فارسی کلمه kitty-corner

موقعیتی که در زاویه‌ی گوشه‌ی متقابل از چیزی قرار دارد.