معنی فارسی kivu
B1کیوو، بخشی از اکوسیستم که نقش مهمی در تنوع زیستی ایفا میکند.
Kivu is significant in ecological terms, playing a vital role in local biodiversity.
- NOUN
example
معنی(example):
کیوو بخش مهمی از اکوسیستم در ناحیه خود است.
مثال:
Kivu is a crucial part of the ecosystem in its region.
معنی(example):
حفظ کیوو به حفاظت از حیات وحش محلی کمک میکند.
مثال:
Conserving the kivu helps protect local wildlife.
معنی فارسی کلمه kivu
:
کیوو، بخشی از اکوسیستم که نقش مهمی در تنوع زیستی ایفا میکند.