معنی فارسی klam
B1کلام، جمله یا عبارتی است که به وسیلهٔ آن احساسات یا افکار بیان میشود.
A word or phrase that expresses a thought or feeling.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک کلام با دوستانش به اشتراک گذاشت.
مثال:
He shared a klam with his friends.
معنی(example):
کلام شاعر با مخاطبان طنینانداز شد.
مثال:
The poet's klam resonated with the audience.
معنی فارسی کلمه klam
:
کلام، جمله یا عبارتی است که به وسیلهٔ آن احساسات یا افکار بیان میشود.