معنی فارسی klondiker
B1کلوندیکر به فردی گفته میشود که به منظور پیدا کردن طلا به منطقه کلوندیک سفر کرده است.
A person who participated in the Klondike Gold Rush.
- NOUN
example
معنی(example):
کلوندیکر به کسی اطلاق میشود که در زمان طلاکاری به کلوندیک سفر کرده است.
مثال:
A klondiker is someone who went to Klondike during the gold rush.
معنی(example):
بسیاری از کلوندیکرها در جستجوی طلا با شرایط سختی روبرو شدند.
مثال:
Many klondikers faced harsh conditions in search of gold.
معنی فارسی کلمه klondiker
:
کلوندیکر به فردی گفته میشود که به منظور پیدا کردن طلا به منطقه کلوندیک سفر کرده است.