معنی فارسی km
A2کیلومتر، واحد اندازهگیری فاصله در سیستم متریک.
A unit of length equal to 1,000 meters.
- NOUN
example
معنی(example):
فاصله از اینجا تا شهر 10 کیلومتر است.
مثال:
The distance from here to the city is 10 km.
معنی(example):
ما طول را به کیلومتر اندازهگیری کردیم تا دقت داشته باشیم.
مثال:
We measured the length in km for accuracy.
معنی فارسی کلمه km
:
کیلومتر، واحد اندازهگیری فاصله در سیستم متریک.