معنی فارسی knee-capped

B1

کسی را تحت فشار قرار دادن و صدمه زدن به زانو به طور خاص، به عنوان یک عمل تهدید آمیز.

To shoot someone in the leg, typically in a violent context, often as a punishment or warning.

example
معنی(example):

او به عنوان یک هشدار توسط باند به زانو زده شد.

مثال:

He was knee-capped by the gang as a warning.

معنی(example):

مجازات به قدری شدید بود که احساس می‌کردید به زانو زدید.

مثال:

The punishment was so severe that it felt like being knee-capped.

معنی فارسی کلمه knee-capped

: معنی knee-capped به فارسی

کسی را تحت فشار قرار دادن و صدمه زدن به زانو به طور خاص، به عنوان یک عمل تهدید آمیز.