معنی فارسی knobkerries

B1

نوعی چوب یا شیء چوبی که ممکن است به عنوان وسیله‌ای برای بازی یا ابزار استفاده شود.

A wooden object or toy, often used in traditional games.

noun
معنی(noun):

A wooden stick like a club, used in southern Africa.

example
معنی(example):

کودکان در باغ با گوی‌های چوبی خود بازی کردند.

مثال:

The children played with their knobkerries in the garden.

معنی(example):

او گوی‌های چوبی زیبا را از چوب محلی درست کرد.

مثال:

He crafted beautiful knobkerries from local wood.

معنی فارسی کلمه knobkerries

: معنی knobkerries به فارسی

نوعی چوب یا شیء چوبی که ممکن است به عنوان وسیله‌ای برای بازی یا ابزار استفاده شود.