معنی فارسی knock knees

B2

وضعیتی پزشکی که در آن زانوها به سمت داخل خم می‌شوند.

A condition in which the knees touch while standing straight but the feet are apart.

noun
معنی(noun):

The medical condition genu valgum

example
معنی(example):

او هنگام راه رفتن زانوهای کج دارد.

مثال:

She has knock knees when she walks.

معنی(example):

زانوهای کج می‌تواند بر حالت بدن فرد تأثیر بگذارد.

مثال:

Knock knees can affect a person's posture.

معنی فارسی کلمه knock knees

: معنی knock knees به فارسی

وضعیتی پزشکی که در آن زانوها به سمت داخل خم می‌شوند.