معنی فارسی knock-on effects
B2تأثیرات زنجیره‌ای یا دومینوئی که یک تغییر یا رویداد خاص بر مسائل یا شرایط دیگر می‌گذارد.
Secondary consequences that occur as a result of an initial event or change.
- noun
noun
معنی(noun):
A secondary, often unintended effect; a repercussion, chain reaction.
مثال:
If a coach arrives late, it has a knock-on effect on the entire coach station.
example
معنی(example):
از دست رفتن اقتصاد تأثیرات متعددی بر کسب‌وکارهای محلی داشت.
مثال:
The economic downturn had many knock-on effects on local businesses.
معنی(example):
تغییرات سیاست تأثیرات زنجیره‌ای در بخش آموزش خواهد داشت.
مثال:
The policy changes will create knock-on effects in the education sector.
معنی فارسی کلمه knock-on effects
:
تأثیرات زنجیره‌ای یا دومینوئی که یک تغییر یا رویداد خاص بر مسائل یا شرایط دیگر می‌گذارد.
