معنی فارسی knockstone

B1

سنگی که برای تولید صدا یا نواختن استفاده می‌شود.

A stone used to strike and produce a sound, often in musical contexts.

example
معنی(example):

او از یک سنگ ضربه‌زن برای تولید صدای تیز استفاده کرد.

مثال:

He used a knockstone to produce a sharp sound.

معنی(example):

سنگ ضربه‌زن برای ساختن موسیقی سنتی مهم است.

مثال:

The knockstone is important for making traditional music.

معنی فارسی کلمه knockstone

: معنی knockstone به فارسی

سنگی که برای تولید صدا یا نواختن استفاده می‌شود.