معنی فارسی know no bounds
B2به معنای عدم وجود محدودیت یا مرز برای چیزی.
To have no limits or restrictions.
- verb
verb
معنی(verb):
To be unlimited in scope or extent.
example
معنی(example):
خلاقیت او حد و مرزی ندارد.
مثال:
Her creativity knows no bounds.
معنی(example):
عشق او به خانوادهاش حد و مرزی ندارد.
مثال:
His love for his family knows no bounds.
معنی فارسی کلمه know no bounds
:
به معنای عدم وجود محدودیت یا مرز برای چیزی.