معنی فارسی know which side one's bread is buttered
B2به این معنی است که فرد میداند کدام گزینه به نفع اوست و معمولاً به دنبال حفظ آن است.
To be aware of what is beneficial to oneself or to recognize which side of a situation is advantageous.
- IDIOM
example
معنی(example):
او میداند که طرف نانش کجا کره میخورد، بنابراین با رییس خود روابط خوبی دارد.
مثال:
He knows which side his bread is buttered, so he stays on good terms with his boss.
معنی(example):
او همیشه کاری را انجام میدهد که برای شغلش بهتر است زیرا میداند کجا نانش کره میخورد.
مثال:
She always does what is best for her career because she knows which side her bread is buttered.
معنی فارسی کلمه know which side one's bread is buttered
:به این معنی است که فرد میداند کدام گزینه به نفع اوست و معمولاً به دنبال حفظ آن است.