معنی فارسی knurlin
B1چین و چروکسازی، به فرآیند ایجاد الگوهای برجسته بر روی سطوح با هدف بهبود چسبندگی اشاره دارد.
The process of creating a textured surface to improve grip.
- VERB
example
معنی(example):
فنیکار در حال ایجاد برجستگی بر روی فلز برای چسبندگی بیشتر است.
مثال:
The technician is knurlin the metal for extra grip.
معنی(example):
ایجاد برجستگی شامل ساخت شیارهایی بر روی یک سطح است.
مثال:
Knurlin involves making grooves on a surface.
معنی فارسی کلمه knurlin
:
چین و چروکسازی، به فرآیند ایجاد الگوهای برجسته بر روی سطوح با هدف بهبود چسبندگی اشاره دارد.