معنی فارسی koc
B1کک، قطعهای از موتور خودرو یا واژهای در زبانهای مختلف که معانی خاصی دارد.
A small component in an engine or a word in various languages with specific meanings.
- OTHER
example
معنی(example):
کک بخشی کوچک از موتور خودرو است.
مثال:
The koc is a small part of the car's engine.
معنی(example):
در برخی از زبانها، کک به نوعی غذا اشاره دارد.
مثال:
In some languages, koc means a type of food.
معنی فارسی کلمه koc
:
کک، قطعهای از موتور خودرو یا واژهای در زبانهای مختلف که معانی خاصی دارد.