معنی فارسی koil
A2کویل، نوعی ماهی که به خاطر زیباییاش شناخته شده است.
A type of fish known for its beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
کویل نوعی ماهی است.
مثال:
Koil is a type of fish.
معنی(example):
کویل به آرامی در آب شنا میکند.
مثال:
The koil swims gracefully in the water.
معنی فارسی کلمه koil
:
کویل، نوعی ماهی که به خاطر زیباییاش شناخته شده است.