معنی فارسی koji

B1

قارچی که در مراحل تخمیر غذاهای ژاپنی استفاده می‌شود.

A mold used in the fermentation of soy sauce and sake.

noun
معنی(noun):

A mold, Aspergillus oryzae, used in the manufacture of miso, amasake, sake, etc.

example
معنی(example):

کوجی برای ساخت ساکی استفاده می‌شود.

مثال:

Koji is used to make sake.

معنی(example):

میشی کوجی در تخمیر بسیار ضروری است.

مثال:

The koji mold is essential in fermentation.

معنی فارسی کلمه koji

: معنی koji به فارسی

قارچی که در مراحل تخمیر غذاهای ژاپنی استفاده می‌شود.