معنی فارسی kolinsky

B2

کولینسکی به نوع خاصی از موی خاکستری بلند مربوط می‌شود که در صنایع هنری استفاده می‌شود.

A type of high-quality hair used for artist brushes.

noun
معنی(noun):

The Siberian weasel, Mustela sibirica

معنی(noun):

The fur of the Siberian weasel

example
معنی(example):

چ brushes kolinsky برای نقاشی جزییات ریز عالی است.

مثال:

The kolinsky brush is perfect for painting fine details.

معنی(example):

هنرمندان معمولاً موی kolinsky را برای قلم‌موهایشان ترجیح می‌دهند.

مثال:

Artists often prefer kolinsky hair for their brushes.

معنی فارسی کلمه kolinsky

: معنی kolinsky به فارسی

کولینسکی به نوع خاصی از موی خاکستری بلند مربوط می‌شود که در صنایع هنری استفاده می‌شود.