معنی فارسی kollast
B1به معنای خوب مدیریت کردن زمان و استفاده کارآمد از آن.
To manage time effectively.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید زمان خود را خوب مدیریت کنید.
مثال:
You should kollast to make the most of your time.
معنی(example):
به معنی خوب استفاده کردن از زمان است و هر دقیقه را با کارایی مصرف کنید.
مثال:
To kollast is to stretch out and use every minute efficiently.
معنی فارسی کلمه kollast
:
به معنای خوب مدیریت کردن زمان و استفاده کارآمد از آن.