معنی فارسی kosmokrator

B1

کوسموکراتور، اصطلاحی در فلسفه که به حاکم بر جهان اشاره دارد.

A term from ancient philosophy denoting a ruler of the universe.

example
معنی(example):

کوسموکراتور یک اصطلاح از فلسفه باستان است.

مثال:

Kosmokrator is a term from ancient philosophy.

معنی(example):

این به کسی که بر جهان حکومت می‌کند اشاره دارد.

مثال:

It refers to a ruler of the universe.

معنی فارسی کلمه kosmokrator

: معنی kosmokrator به فارسی

کوسموکراتور، اصطلاحی در فلسفه که به حاکم بر جهان اشاره دارد.