معنی فارسی kosovar
B1شهروندی که به کوزوو تعلق دارد.
A person from Kosovo.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک شهروند کوزوویی است.
مثال:
He is a Kosovar citizen.
معنی(example):
مردم کوزوو فرهنگ خود را جشن میگیرند.
مثال:
Kosovar people celebrate their culture.
معنی فارسی کلمه kosovar
:
شهروندی که به کوزوو تعلق دارد.