معنی فارسی koumises
B1کومیساها، شکلهای مختلف محصول تخمیر شده که در برخی غذاهای سنتی یافت میشوند.
Koumises, various forms of fermented products found in certain traditional dishes.
- NOUN
example
معنی(example):
کومیساها میتوانند بخشی از وعدههای غذایی سنتی باشند.
مثال:
Koumises can be part of traditional meals.
معنی(example):
بسیاری از مردم کومیساها را در رژیم غذایی خود قرار میدهند.
مثال:
Many people include koumises in their diets.
معنی فارسی کلمه koumises
:
کومیساها، شکلهای مختلف محصول تخمیر شده که در برخی غذاهای سنتی یافت میشوند.