معنی فارسی kraaled

B1

حالت گذشتهٔ کلمه 'kraals' به معنای نگهداری و حفظ جان حیوانات.

Past tense of kraal, to enclose animals in an enclosure for safety.

verb
معنی(verb):

To enclose (livestock) within a kraal or stockade.

example
معنی(example):

خود را برای شب در کراله نگه‌داشتند تا ایمن باشند.

مثال:

The sheep were kraaled for the night to keep them safe.

معنی(example):

بعد از اینکه بزها را در کراله نگه داشتند، احساس راحتی کردند.

مثال:

After they kraaled the goats, they felt relieved.

معنی فارسی کلمه kraaled

: معنی kraaled به فارسی

حالت گذشتهٔ کلمه 'kraals' به معنای نگهداری و حفظ جان حیوانات.