معنی فارسی krais
B1کُرایس در ادبیات به عناصر یا جنبههای خاصی اشاره دارد که میتواند ساختار یا معنای یک داستان را تقویت کند.
Elements in a story that enhance its meaning or structural complexity.
- noun
noun
معنی(noun):
A region or province in Russia (край).
example
معنی(example):
کُرایسهای داستان به شخصیتها عمق میداد.
مثال:
The krais of the story added depth to the characters.
معنی(example):
در ادبیات، کُرایسها عناصر مهمی هستند که روایت را غنیتر میکنند.
مثال:
In literature, krais are important elements that enhance the narrative.
معنی فارسی کلمه krais
:
کُرایس در ادبیات به عناصر یا جنبههای خاصی اشاره دارد که میتواند ساختار یا معنای یک داستان را تقویت کند.