معنی فارسی kraut

B2

کلم ترش به معنای نوعی غذای تشکیل شده از کلم تخمیر شده است.

A dish made from fermented cabbage.

noun
معنی(noun):

A dish made by fermenting finely chopped cabbage.

معنی(noun):

A German person.

example
معنی(example):

کلم ترش نوعی کلم تخمیر شده است.

مثال:

Kraut is a type of fermented cabbage.

معنی(example):

در آلمان، کلم ترش غذایی محبوب است.

مثال:

In Germany, kraut is a popular dish.

معنی فارسی کلمه kraut

: معنی kraut به فارسی

کلم ترش به معنای نوعی غذای تشکیل شده از کلم تخمیر شده است.