معنی فارسی kriton
C1کریتون، شخصیت مهم فلسفی که در دیالوگها به بحث درباره مسائل اخلاقی میپردازد.
A significant philosophical character discussing ethical dilemmas in dialogues.
- NOUN
example
معنی(example):
کریتون یک شخصیت در فلسفه یونانی است.
مثال:
Kriton is a character in Greek philosophy.
معنی(example):
گفتگوهای کریتون معضلات اخلاقی را بررسی میکند.
مثال:
The dialogues of Kriton explore moral dilemmas.
معنی فارسی کلمه kriton
:
کریتون، شخصیت مهم فلسفی که در دیالوگها به بحث درباره مسائل اخلاقی میپردازد.