معنی فارسی kryolith
B2کریولیت، بلوری از یک ماده معدنی خاص که در شیمی کاربرد دارد.
A crystal of a specific mineral that has various uses in chemistry.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها بلورهای کریولیت را در کوه پیدا کردند.
مثال:
They found kryolith crystals in the mountain.
معنی(example):
کریولیت میتواند در واکنشهای شیمیایی مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
مثال:
Kryolith can be used in various chemical reactions.
معنی فارسی کلمه kryolith
:
کریولیت، بلوری از یک ماده معدنی خاص که در شیمی کاربرد دارد.