معنی فارسی ku klux klansman
B2کوکلاکس کلان، فردی که بهعنوان عضو گروه کوکلاکس کلان شناخته میشود.
A member of the Ku Klux Klan, often involved in racially motivated actions.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کوکلاکس کلان در رالی شرکت کرد.
مثال:
A ku klux klansman participated in the rally.
معنی(example):
کوکلاکس کلان لباس سنتی پوشیده بود.
مثال:
The ku klux klansman wore traditional attire.
معنی فارسی کلمه ku klux klansman
:
کوکلاکس کلان، فردی که بهعنوان عضو گروه کوکلاکس کلان شناخته میشود.