معنی فارسی kumisses

B1

جمع کلمه کومیس، اشاره به انواع مختلف این نوشیدنی تخمیری که ممکن است در جشنواره‌ها یا بازارها ارائه شود.

Plural of kumys, referring to types of kumys that may be presented in events or markets.

example
معنی(example):

کومیس‌های سرو شده در جشنواره بسیار محبوب بودند.

مثال:

The kumisses served at the festival were very popular.

معنی(example):

مردم از چشیدن انواع مختلف کومیس‌ها در بازار لذت بردند.

مثال:

People enjoyed sampling the various kumisses at the market.

معنی فارسی کلمه kumisses

: معنی kumisses به فارسی

جمع کلمه کومیس، اشاره به انواع مختلف این نوشیدنی تخمیری که ممکن است در جشنواره‌ها یا بازارها ارائه شود.