معنی فارسی kuri

B1

غذایی که معمولاً با مواد خاصی تهیه می‌شود.

A dish that originates from a specific culture.

noun
معنی(noun):

The kitchen of a Zen monastery.

example
معنی(example):

کوری نوعی غذای سنتی ژاپنی است.

مثال:

Kuri is a type of traditional Japanese dish.

معنی(example):

من یاد گرفتم کوری را از مادربزرگم درست کنم.

مثال:

I learned to make kuri from my grandmother.

معنی فارسی کلمه kuri

: معنی kuri به فارسی

غذایی که معمولاً با مواد خاصی تهیه می‌شود.