معنی فارسی kusimansel

B1

کوسیمانسل، نامی که با زیبایی و هنر ارتباط دارد و در آثار هنری به‌کار می‌رود.

A name associated with beauty, often referenced in artistic contexts.

example
معنی(example):

کوسیمانسل به خاطر زیبائی‌اش شناخته می‌شود.

مثال:

Kusimansel is a name known for its beauty.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان از واژه کوسیمانسل در آثار خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Many artists use the term kusimansel in their works.

معنی فارسی کلمه kusimansel

: معنی kusimansel به فارسی

کوسیمانسل، نامی که با زیبایی و هنر ارتباط دارد و در آثار هنری به‌کار می‌رود.