معنی فارسی kv

B2

kv به معنای کیلوولت و یک واحد اندازه‌گیری برای ولتاژ است.

Abbreviation for kilovolt, a unit of electrical potential.

example
معنی(example):

رتبه kv بر روی دستگاه نسبتاً بالا است.

مثال:

The kv rating on the appliance is quite high.

معنی(example):

ما باید به kv برای عایق توجه کنیم.

مثال:

We need to consider the kv for the insulation.

معنی فارسی کلمه kv

: معنی kv به فارسی

kv به معنای کیلوولت و یک واحد اندازه‌گیری برای ولتاژ است.