معنی فارسی kyak
B1کیاک، صدای مرتبط با شادی یا شگفتی.
A sound associated with joy or surprise.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
او با دریافت این هدیه فریاد کیاک خوشحالی سر داد.
مثال:
He let out a kyak of joy upon receiving the gift.
معنی(example):
صدای کیاک خنده در سرتاسر سالن طنینانداز شد.
مثال:
The kyak of laughter echoed through the hall.
معنی فارسی کلمه kyak
:
کیاک، صدای مرتبط با شادی یا شگفتی.