معنی فارسی kymograph
B2کیماگراف، دستگاهی است که برای ثبت حرکات یا تغییرات فیزیکی استفاده می‌شود.
An instrument for recording waveforms, used in physiology to measure movements.
- noun
noun
معنی(noun):
A device that gives a graphical representation of a variation in a phenomenon such as blood pressure over time, using a pen on a rotating drum.
example
معنی(example):
کیماگراف در آزمایش‌ها الگوهای موج را ثبت می‌کند.
مثال:
A kymograph records waveforms in experiments.
معنی(example):
دانشمند از یک کیماگراف برای اندازه‌گیری فشار استفاده کرد.
مثال:
The scientist used a kymograph to measure pressure.
معنی فارسی کلمه kymograph
:
کیماگراف، دستگاهی است که برای ثبت حرکات یا تغییرات فیزیکی استفاده می‌شود.
