معنی فارسی labby
B1لابی، اصطلاحی غیررسمی برای توصیف شخص یا حیوانی که درشت و دوستانه است.
A colloquial term used to describe a person or animal that is large and friendly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سگ لابی دوست داشت در حیاط بازی کند.
مثال:
The labby dog loved to play in the yard.
معنی(example):
روحیه لابی او باعث شد همه لبخند بزنند.
مثال:
Her labby attitude made everyone smile.
معنی فارسی کلمه labby
:
لابی، اصطلاحی غیررسمی برای توصیف شخص یا حیوانی که درشت و دوستانه است.