معنی فارسی labiate
B2لابیاته، به خانواده‌ای از گیاهان اشاره دارد که دارای گل‌های خاص هستند.
Relating to or denoting a family of plants with distinctive flowers.
- noun
- verb
- adjective
noun
معنی(noun):
A plant of the mint family (Labiatae)
verb
معنی(verb):
To labialize.
adjective
معنی(adjective):
Having lips or liplike parts.
معنی(adjective):
(of flowers such as the snapdragon) Having the corolla divided into two liplike parts.
معنی(adjective):
Of, or belonging to the mint family (Labiatae, now Lamiaceae).
example
معنی(example):
گیاهان لابیاته گل‌های منحصر به فردی دارند.
مثال:
The labiate plants have unique flowers.
معنی(example):
خانواده لابیاته شامل نعناع و ریحان است.
مثال:
The labiate family includes mint and basil.
معنی فارسی کلمه labiate
:
لابیاته، به خانواده‌ای از گیاهان اشاره دارد که دارای گل‌های خاص هستند.
