معنی فارسی labour-saving
B1صرفهجوی کار به تجهیزاتی اشاره دارد که تلاش انسانی را کاهش میدهند.
Designed to reduce the amount of labor or effort required.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دستگاه صرفهجوی کار و کارآمد است.
مثال:
This appliance is labour-saving and efficient.
معنی(example):
دستگاههای صرفهجوی کار به کاهش کار دستی کمک میکنند.
مثال:
Labour-saving devices help reduce manual work.
معنی فارسی کلمه labour-saving
:
صرفهجوی کار به تجهیزاتی اشاره دارد که تلاش انسانی را کاهش میدهند.