معنی فارسی labourites

B2

اعضای یک حزب یا گروه که به حقوق و سیاست‌های کارگران تمرکز دارند.

Members of a political group that focuses on labor issues and workers' rights.

example
معنی(example):

کارگران یک جلسه برای بحث در مورد مسائل کارگران سازماندهی کردند.

مثال:

The labourites organized a meeting to discuss workers' issues.

معنی(example):

کارگران به توانمندسازی کارگران از طریق اقدام سیاسی اعتقاد دارند.

مثال:

Labourites believe in empowering workers through political action.

معنی فارسی کلمه labourites

: معنی labourites به فارسی

اعضای یک حزب یا گروه که به حقوق و سیاست‌های کارگران تمرکز دارند.