معنی فارسی labyrinth fish
B2نوعی ماهی که دارای سیستم تنفسی مخصوصی است و می‌تواند هوا را از سطح آب جذب کند.
A type of fish that can extract oxygen from air.
- noun
noun
معنی(noun):
Any fish that has a labyrinth organ, a fish of the suborder Anabantoidei, an anabantoid.
example
معنی(example):
ماهی‌های هزارتویی می‌توانند از سطح هوا تنفس کنند.
مثال:
Labyrinth fish can breathe air from the surface.
معنی(example):
آن‌ها به خاطر سیستم تنفسی منحصر به فردشان شناخته می‌شوند.
مثال:
They are known for their unique breathing system.
معنی فارسی کلمه labyrinth fish
:
نوعی ماهی که دارای سیستم تنفسی مخصوصی است و می‌تواند هوا را از سطح آب جذب کند.
