معنی فارسی laccolite
B2لاکولیت، تودهای از سنگ آتشفشانی به شکل گنبدی کوچک که زیر sediments واقع شده است.
A small size dome-shaped intrusion of igneous rock formed between sedimentary layers.
- NOUN
example
معنی(example):
لاکولیت نوعی از لاکول است که گنبد کوچکی شکل گرفته است.
مثال:
A laccolite is a type of laccol that has formed a small dome.
معنی(example):
زمینشناسان برای درک فعالیتهای آتشفشانی لاکولیتها را مطالعه میکنند.
مثال:
Geologists study laccolites to understand volcanic activity.
معنی فارسی کلمه laccolite
:
لاکولیت، تودهای از سنگ آتشفشانی به شکل گنبدی کوچک که زیر sediments واقع شده است.