معنی فارسی lacebark

B1

نوعی درخت که پوست نازکی دارد و گاهی کنده می‌شود.

A type of tree with distinctive, peeling bark.

noun
معنی(noun):

Any of various New Zealand plants in the genus Hoheria.

example
معنی(example):

درخت پوست لِیس زیبا و پوست کنده‌ای سفید دارد.

مثال:

The lacebark tree has beautiful, peeling white bark.

معنی(example):

هرگز درخت لِیس را قبلاً ندیده‌ام.

مثال:

I've never seen a lacebark tree before.

معنی فارسی کلمه lacebark

: معنی lacebark به فارسی

نوعی درخت که پوست نازکی دارد و گاهی کنده می‌شود.