معنی فارسی lacet

A2

بند، رشته‌ای از ماده که برای بستن یا چفت کردن اشیاء استفاده می‌شود.

A lace or strip of material used for fastening or tying something.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که برای قدرت بیشتر، بند را دو برابر کند.

مثال:

She decided to double the lacet for extra strength.

معنی(example):

بند از ماده‌ای مقاوم ساخته شده بود که برای استفاده روزمره مناسب بود.

مثال:

The lacet was made of durable material, suitable for everyday use.

معنی فارسی کلمه lacet

: معنی lacet به فارسی

بند، رشته‌ای از ماده که برای بستن یا چفت کردن اشیاء استفاده می‌شود.