معنی فارسی lactations

B1

عمل یا فرایند تولید شیر در پستانداران، به ویژه در دوران شیردهی نوزادان.

The act of producing milk from the mammary glands in mammals.

example
معنی(example):

فرکانس شیردهی در بین گونه‌های مختلف متفاوت است.

مثال:

The frequency of lactations varies among different species.

معنی(example):

شیردهی می‌تواند بر نرخ رشد پستانداران جوان تأثیر بگذارد.

مثال:

Lactations can influence the growth rate of young mammals.

معنی فارسی کلمه lactations

: معنی lactations به فارسی

عمل یا فرایند تولید شیر در پستانداران، به ویژه در دوران شیردهی نوزادان.