معنی فارسی lactify
B1شیردهی، فرآیند تبدیل یا تولید شیر در گیاهان یا حیوانات.
To cause to produce milk.
- VERB
example
معنی(example):
فرآیند شیردهی یک گیاه به روشهای جدیدی برای استخراج شیر میانجامد.
مثال:
The process to lactify a plant brings about new ways to extract milk.
معنی(example):
دانشمندان در حال مطالعه این هستند که چگونه برخی ترکیبات میتوانند غذاها را شیردهی کنند.
مثال:
Scientists are studying how certain compounds can lactify foods.
معنی فارسی کلمه lactify
:
شیردهی، فرآیند تبدیل یا تولید شیر در گیاهان یا حیوانات.